لف: وراثت : منظور از وراثت تکامل ژن ها در زمان کودکی می باشند. از دیدگاه مدافعان این نظریه همان شکلی که رنگ چشم، فیزیک بدن و .... فرد به صورت وراثتی تشکیل می شوند، ویژگی های شخصیتی او نیز به وسیله عامل وراثت تعیین می شوند. اما وراثت نمی تواند توجیه کننده همه ویژگی های شخصیتی باشد، اگر قرار باشد همه خصوصیات فردی به وسیله وراثت تعیین شود، هیچ نوع آموزش و تجربه ای نمی تواند آن ها را کنترل نماییم.
ب: محیط (Environment): نقطه مقابل دیدگاه وراثتی دیدگاه محیط گرایان است که معتقدند شخصیت فرد در اثر تجربیاتی که در محیط کسب می کند، شکل می گیرد. فرهنگی که شخص در آن بزرگ می شود، شرایطی که فرد با آن مواجه می شود، ارزش ها و هنجارهای دوستان و گروه های اجتماعی از جمله این تجربیات به شمار می روند.
v بحث وراثت: محیط بااهمیت قائل شدن برای هر دو عامل وراثت و محیط در تشکیل شخصیت حل می شوند. وراثت الگوهای رفتاری خاص به طور بالقوه در فرد ایجاد می کند و محیطی که فرد در آن قرار می گیرد موجب بروز و ظهور این الگوها در فرد می شود.
ج: موقعیت (Situation): سومین عامل تعیین کننده شخصیت فرد موقعیت و یا شرایطی است که فرد در آن قرار می گیرد. هرچند شخصیت فرد دارای ثبات رویه و پایداری است، ولی الزامات گوناگون در موقعیت های مختلف باعث می شود فرد در هر موقعیتی جنبه خاصی از شخصیت خود را نمایان کنند.
کارکنان و کارمند ها سازما نها اگرچه شباهتهایی با هم دارند، ولی از نقطه نظرات متعددی با یکدیگر متفاوتند و این تفاوتها، مدیریت بر انسا نها را مشکلتر می کند. هرچه آگاهی مدیران نسبت به تنوع و گوناگونی این تفاوتها و اساس آن بیشتر باشد، احتمال اینکه بتوانند تلاشهای افراد تحت نظارت خود را در جهت دستیابی به هدفهای سازمان و زیاد شدن بهره وری شغلی، بهتر هماهنگ سازند، بیشتر می کنند.
:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0